سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دبیلو دبیلو دات کام! - تا راه را گم نکنم
 RSS  :: خانه :: ارتباط با من :: پروفایل :: پارسی بلاگ
تلخى این جهان شیرینى آن جهان است و شیرینى این جهان تلخى آن جهان . [نهج البلاغه]
  • تعداد بازدیدهای وبلاگ
  • - کل بازدیدها: 115630 بازدید
    - امروز: 6 بازدید
    - دیروز: 4 بازدید

  • درباره من
  • دبیلو دبیلو دات کام! - تا راه را گم نکنم
    مدیر وبلاگ : دیدبان دهکده[34]
    نویسندگان وبلاگ :
    دیده بان دهکده (@)[0]



  • لوگوی وبلاگ
  • دبیلو دبیلو دات کام! - تا راه را گم نکنم

  • دوستان من
  • راه را گم کرده ایم

  • دوستان من لوگوی











  • اشتراک
  •  

  • اوقات شرعی

  • آرشیو مطالب
  • آنچه گذشت
    حجاب اینترنتی
    معشوق
    کشکول


    ? دبیلو دبیلو دات کام!
  • دیدبان دهکده چهارشنبه 86/8/9 ساعت 7:0 عصر
  • ما، هم وارد بازی شدیم

     هم وبلاگ نویسی را دوباره آغازیدیم

    از کنار کافی نت رد می شدیم.به علمدار گفتم عزیز دل بیا برویم داخل این مغازه! ببینم این جوانک ها در این دکان!! چه می کنند.رفتیم و نشستیم پای سیستم.ما که اینترنت بلد نبودیم. یه نگاه به چپ یه نگاه به راست تازه فهمیدیم :دبلیو دبلیو دات کام!

     و این شد که ما وارد این فضای سایبر شدیم.روزها و ماه ها به اعتیاد گذشت و داشت اینترنت جو گیرمان می کرد که درس و بحث ما و ...کجا، این دنیای عظیم ارتباطات کجا!.و طولی نکشید که به فکر تزریق هویت خودمان در نت افتادیم. با بچه های چت رووم محبان مهدی (عج)آشنا شدیم.هنوز اول کار بود و همینکه در یوزر رووم ها(user room) اتاق محبان را می ساختیم سرو کله دجال پیدایش می شد.ما هم چه عقلمان می رسید که ویسی کشی یعنی چی،بوت یعنی چی و هزار کوفت و زهر مار دیگر.

    اما خوب، بد نشدهر چند اذیتمان می کردند.توی چت رووم محبان مهدی آب دیده شدیم و به فکرمان رسید در کنار این چت رووم ، یه کنفرانس هم داشته باشیم و بچه های مثبت رو از توی چت رووم دعوت کنیم تو محیط خصوصی، تا مزاحم نداشته باشیم.دوستان خوبی پیدا کردیم.مجید صحاف که امروز یکی از مدیران فرهنگی در تهران هست، سید حسین خراسانی زاده که تازه همین هفته پیش، پس از گذشت سال ها پیدایش کردم و دیدم که در بیرجند کارهای فرهنگی بزرگی شروع کرده.کنفرانسمان هیچ چیز کم داشت.دکتر،قاضی،روحانی،دانشجو و دانش آموز همه در کنار هم بودند.

    یادش بخیر قاضی بزرگوار که آیدیشان sales بود و در کنفرانس ثالث صدایش می کردم و بعد ها گفت سعید جان من سلیس ( روان) هستمنه ثالث.سرکار خانم پریچهر ایرانی مقیم عراق،خانم موسوی با آن هتل المپیکشان، مسیحا مهدوی بچه حزب الهی تهران ، افشین از کره جنوبی ، به یاد شهدا ازبچه های قزوین ،...و تا اینکه کلا دیگر یوزر رووم ها توسط یاهو بسته شد...

    خلاصه گذشت و گذشت تا بسیج مدرسه علمیه مان گروه قدرتمندی شد.هر کدام یلی بودند برای خودشان قوی تر از دیگری.مدیر ، برنامه نویس، گرافیست،سیاستمدار،تئوریسین فرهنگی،اقتصاددان...خلاصه جمع خوبی بود.خدا رحمت کند استاد شهیدمان حاج آقا دهداری را که عمرش را صرف گلچین کردن شاگردانش کرد تا بهترین ها را تربیت کند.آن اوایل که موافق تشکیل بسیج در مدرسه نبود و بیشتر نظرش این بود که درسمان را فعال تر بخوانیم شاید نمی فهمیدیم و فکر می کردیم مخالف بسیج است و خدا رحمتش کند که تازه فهمیدیم آنچه نگذاشت بیش از 8 سال شاگردیش بکنیم اثرات شیمیایی دوران دفاع مقدس بود.

    و حاج آقا یاحق (که بعد ها با این نام شناخته شد)گیر داد که سایت بزنیم و با محسن و علمدار به دنبال دامین خوش اسم می گشتیم.اسم های زیادی سرچ شد تا اینکه آسمانیان شکل گرفت.و بعدها موسسه ای شد و فعالیت های بیرون از مدرسه مان که امروز شاهد و ناظرید.

    و امروز دوستان خوبی داریم ...................صد ها وبلاگ نویس و هزاران اد لیست .تعدادی از اسم های آنها را نوشتم و دوباره پاک کردم،ترسیدم هم اطاله کلام شود و هم مهربانی، از قلم دور ماند.بگذار هر آنکه مرا دوست خویش دارد، ادامه دهد...


    نظرات دیگران ( )


    ? لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    این همه دهه!!!
    دبیلو دبیلو دات کام!
    [عناوین آرشیوشده]

    Desigened By Parsiblog.com